“یا چنان نمای که هستی ، یا چنان باش که می نمایی”

بایزید بسطامی

Explore This Quote Further

Quote by بایزید بسطامی: “یا چنان نمای که هستی ، یا چنان باش که می نمایی” - Image 1

Similar quotes

“شیخی به زنی فاحشه گفتا مستیهر لحظه به دام دگری پا بستیگفت شیخا هر آنچه گویی هستمآیا تو چنان که می نمایی هستی”


“اشک رازی ست لبخند رازی ست عشق راز‌ی ست اشک ِ آن شب لبخند ِ عشقم بود قصه نیستم که بگویی نغمه نیستم که بخوانی صدا نیستم که بشنوی یا چیزی چنان که ببینی یا چیزی چنان که بدانی من درد ِ مشترکم مرا فریاد کن ... درخت با جنگل سخن می ‌گوید علف با صحرا ستاره با کهکشان و من با تو سخن می ‌گویم نامت را به من بگو دستت را به من بده حرفت را به من بگو قلبت را به من بده من ریشه ‌های ِ تو را دریافته ‌ام با لبانت برای ِ همه لب ‌ها سخن گفته ‌ام و دستهایت با دستان ِ من آشناست”


“می نوش که عمری که اجل در پی اوست / بهتر که به خواب یا به مستی گذرد”


“اشک رازیستلبخند رازیستعشق رازیستاشک آن شب لبخند عشقم بودقصه نیستم که بگویینغمه نیستم که بخوانیصدا نیستم که بشنوییا چیزی چنان که ببینییا چیزی که چنان بدانی...من درد مشترکممرا فریاد کن.”


“برد یا باخت تا زمانی که در قمار زندگی یک چارک جان دارم که داو بگذارم بازی می کنم”


“تو نیستی اما من برایت چای می ریزم دیروز همنبودی که برایت بلیط سینما گرفتم دوست داری بخند دوست داری گریه کن و یا دوست داری مثل آینه مبهوت باش مبهوت من و دنیای کوچکم دیگر چه فرق می کند باشی یا نباشی من با تو زندگی می کنم”