“اشک رازیستلبخند رازیستعشق رازیستاشک آن شب لبخند عشقم بودقصه نیستم که بگویینغمه نیستم که بخوانیصدا نیستم که بشنوییا چیزی چنان که ببینییا چیزی که چنان بدانی...من درد مشترکممرا فریاد کن.”

شاملو

Explore This Quote Further

Quote by شاملو: “اشک رازیستلبخند رازیستعشق رازیستاشک آن شب لبخند … - Image 1

Similar quotes

“اشک رازی ست لبخند رازی ست عشق راز‌ی ست اشک ِ آن شب لبخند ِ عشقم بود قصه نیستم که بگویی نغمه نیستم که بخوانی صدا نیستم که بشنوی یا چیزی چنان که ببینی یا چیزی چنان که بدانی من درد ِ مشترکم مرا فریاد کن ... درخت با جنگل سخن می ‌گوید علف با صحرا ستاره با کهکشان و من با تو سخن می ‌گویم نامت را به من بگو دستت را به من بده حرفت را به من بگو قلبت را به من بده من ریشه ‌های ِ تو را دریافته ‌ام با لبانت برای ِ همه لب ‌ها سخن گفته ‌ام و دستهایت با دستان ِ من آشناست”


“بیتوته‌ی کوتاهی‌ست جهان در فاصله‌ی گناه و دوزخخورشید همچون دشنامی برمی‌آیدو روز شرمساری جبران‌ناپذیری‌ست.آه پیش از آنکه در اشک غرقه شوم چیزی بگویدرخت، جهلِ معصیت‌بارِ نیاکان استو نسیم وسوسه‌یی‌ست نابکار.مهتاب پاییزی کفری‌ست که جهان را می‌آلاید. چیزی بگوی پیش از آنکه در اشک غرقه شوم چیزی بگویهر دریچه‌ی نغز بر چشم‌اندازِ عقوبتی می‌گشاید.عشق رطوبتِ چندش‌انگیزِ پلشتی‌ستو آسمان سرپناهیتا به خاک بنشینی و بر سرنوشتِ خویش گریه ساز کنی.آه پیش از آن که در اشک غرقه شوم چیزی بگوی، هر چه باشدچشمه‌ها از تابوت می‌جوشند و سوگوارانِ ژولیده آبروی جهان‌اند.عصمت به آینه مفروشکه فاجران نیازمندتران‌اند. خامُش منشین خدا را پیش از آن که در اشک غرقه شوم از عشق چیزی بگوی!به تاریخ ۲۳ امردادِ ۱۳۵۹”


“یا چنان نمای که هستی ، یا چنان باش که می نمایی”


“در نگاه‌ ات همه‌ي مهرباني‌هاست:قاصدي که زنده‌گي را خبر مي‌دهد.و در سکوت‌ات همه‌ي صداها:فريادي که بودن را تجربه مي‌کند.”


“به تو دست مي‌سايم و جهان را در مي‌يابم،به تو مي‌انديشمو زمان را لمس مي‌کنممعلق و بي‌انتهاعُريان.مي‌وزم، مي‌بارم، مي‌تابم.آسمان‌امستاره‌گان و زمين،و گندم ِ عطرآگيني که دانه مي‌بنددرقصاندر جان ِ سبز ِ خويش.از تو عبور مي‌کنمچنان که تُندری از شب. ــمي‌درخشمو فرومي‌ريزم.احمد شاملو”


“هرگز حاضر نیستم به خاطر عقایدم بمیرم ، چرا که ممکن است عقایدم اشتباه باشند .”