“دو حلزونبه خاکسپاری برگی خشک شده می روندصدفی سیاه دارندو نواری سیاه به دورشاخک های شانشب هنگام می روندیک شب زیبای پاییزولی افسوس زمانی می رسندکه دیگر بهار شده”
“روی سبزه غذا بخوریدعجله نکنیدروزی همسبزه روی شما غذا خواهد خورد”
“یک مرد و یک زنکه هرگز همدیگر را ندیده اندو بسیار دور از همدر شهر های مختلف زندگی می کنندیک روزهمان صفحه از همان کتاب را هم زماندقیقاًدر دومین ثانیه یاولین دقیقه یآخرین ساعت خودمی خوانند”