حسن هنرمندی photo

حسن هنرمندی

حسن هنرمندی در سال ۱۳۰۷ خورشیدی در طالقان متولد گردید. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در ساری به پایان رسانید. سپس رهسپار تهران شد و موفق به اخذ مدرک لیسانس زبان و ادبیات فرانسه از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران گردید. مدتی در دبیرستانهای تهران به تدریس مشغول بود و چند وقتی نیز برنامه های ادبی رادیو ایران را اداره می کرد. در سال ۱۳۴۳ شمسی به فرانسه رفت و به اخذ مدرک دکتری در رشته ادبیات فرانسه نایل آمد. سپس به ایران بازگشت و در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به سمت استادیاری رشته زبان فرانسه برگزیده شد. ضمنا برخی از اثار ادبی و شعری فرانسه را به زبان فارسی ترجمه نموده است. در شعر او گرایش های عاشقانه و اجتماعی به چشم می خورد

ساله دكتراي هنرمندی: رساله‌ی دكترای هنرمندی، درباره‌ی تاثير ادبيات فارسي بر آثار آندره ژيد بود كه در اين زمينه كتابي هم به فارسي منتشر كرد. چند كار مهم آندره ژيد به‌نام‌هاي مائده‌هاي زمين، سكه‌سازان، آهنگ روستايي و داستايوفسكي را به زبان فارسي ترجمه كرد و كتابي به‌نام بنياد شعر نو در فرانسه نوشت كه بار نخست در سال ۱۳۳۶ با نام ”از رمانتيزم تا سوررئاليسم” و بار ديگر، به‌نام بنیاد شعر نو در فرانسه در سال ۱۳۵۰ منتشر شد

بعد از بازگشت به ايران: حسن هنرمندی در دهه‌هاي ۳۰ و ۴۰ و نيمه‌ي نخست دهه‌ي ۵۰ ، سال‌ها به كار روزنامه‌نويسي و مجله‌نويسي پرداخت و مقاله‌هاي گوناگوني در زمينه‌ي ادبيات فرانسه و شعر و ادبيات فارسي نوشت. او سال‌ها در دانشگاه تهران و چند مدرسه‌ي عالي ديگر به تدريس ادبيات تطبيقي، زبان فرانسه و ادبيات فارسي پرداخت. پس از پيروزي انقلاب هم مدتي در دانشگاه الجزاير، ازسوي دولت فرانسه، به تدريس زبان فارسي مشغول بود

پس از انقلاب به فرانسه مهاجرت کرد و عاقبت در روز ۲۶ شهریور ماه ۱۳۸۱ در شهر پاریس، با خوردن چند قرص خواب‌آور با کنیاک خودکشی کرد

دربارهٔ ترجمه های هنرمندی در کتاب «تاریخ ترجمهٔ ادبی از فرانسه به فارسی» چنین اظهار نظر شده است: "هنرمندی" در ۱۳۳۳، همزمان با سردبیری ماهنامهٔ سخن، نخستین ترجمهٔ خود را تحت عنوان همسران هنرمندان اثر آلفونس دوده منتشر کرد. او علاقهٔ وافری به آندره ژید داشت و همواره می کوشید با تدوین مقالات و برگردان آثار مهمش نظیر سکه سازان، مائده های زمینی و مائده های تازه و آهنگ روستایی، وی را بیش از پیش به ایرانیان بشناساند. ترجمه های او در عرصهٔ نظم و نثر، با آن که گاهی شتابزده و تحت اللفظی جلوه می نماید، در ردیف ترجمه های قابل قبول قرار دارد


“زلفش ؟نه دود بود و نه زنجیر زلف بودچشمش ؟ نه سبز بود و نه آبی سیاه بودرویش ؟نه سبزه بود و نه گلگون سپید بودمیلش ؟نه عشق بود و نه تقوا گناه بود !ـ”
حسن هنرمندی
Read more