“خردمند کسی است که به تماشای دنیا قناعت می کند؟؟؟بی شک اشک غم شورتر از اشک شادی ستچون چشم ها را می سوزاند”
“می ترسم از این که به هر حال کسی این یادداشت ها را بخواند.می ترسم از اینکه حتی خودم،اگر همه چیز را بنویسم،نتوانم آن ها را باز بخوانم.چیز هایی هست که ذهن فراموش می کند. چیزهایی هست که آدم سالیان بسیار کوشیده است نداند.نوشتن آن ها یعنی واقعیت بخشیدن به آن ها.”
“غم زمانی که ما را در بر می گیرد، کاملا نابودمان نمی کند و این دقیقا، همان ایرادی است که به غم می توان گرفت!زن آینده”
“پفیوز کسی است که فکر می کند خیلی باهوش است، هیچ وقت نمی تواند جلوی دهانش را بگیرد. مهم نیست بقیه چی می گویند، او باید مخالفتش را بکند. یک آدم پفیوز تمام سعی اش را می کند که تو همیشه خیال کنی گند زده ای. مهم نیست تو از چی حرف میزنی، او بهتر از تو می داند”
“دیگر کم کم کاسه ی صبرگرگ از این که خوک ها نمی توانند دنیا را از چشم یک گوشت خوار ببینند لبریز می شد..”
“آدمی هرگز خود را پنهان نمی کند از نگاه خود اگر با دل در ریا نباشد. و آدمی مگر چند چشم محرم می شناسد تا بتواند خود را، روح خود را، بی پوشش و پرهیز در پرتو نگاهش بدارد؟چه بسا مردمانی که می آیند و میروند بی که از خیالشان بگذرد این موهبت نیز وجود داشته است، موهبتی که انسان نه بس بخواهد، بلکه احساس وجد کند از این که خودی ترین، که محرم ترین چشمان عالم در او می نگرد”