“ای کاش که جای آرمیدن بودییا این ره دور را رسیدن بودیکاش از پی صد هزار سال از دل خاکچون سبزه امید بر دمیدن بودی”

خیام

خیام - “ای کاش که جای آرمیدن بودییا این ره دور را رسیدن...” 1

Similar quotes

“بس که پیدا بودیهیچکس با خبر از نام و نشان تو نبودچشمه ای صاف ، نهان در دل کوهغنچه ای سرخ ، نهان در دل مههیچکس دردر پی روح جوان تو نبودنگران همه بودی ، اماهیچکسنگران تو نبود”

عمران صلاحی
Read more

“سکوت کرده امنگاه می کنمو می شمارم قدم هایت را که این گونه آرام تو را از من دور می کنندمی شمارم زمان را که این گونه آسان تو را از من می گیردمی دانم زمانی که محو شوی گریه خواهم کردو خواهم شمارد که چند روز به نامت گذشتراستی یادت هست وقتی آمدی راه را گم کرده بودی؟”

(ماهور احمدی(سکوت گرد مضاعف
Read more

“با مردم شب دیده به دیدن نرسیدیمتا صبح، دمی هم به دمیدن نرسیدیمکالیم که سرسبز دل از شاخه بریدیمتا حادثه سرخ رسیدن نرسیدیم”

قیصر امین پور
Read more

“به جای تاج گل بزرگی که پس از مرگم برای تابوتم می آوری، شاخه ای از آن را همين امروز به من هديه کن”

شكسپير
Read more

“برای من که در بندم چه اندوه آوری ای تنفراز وحشت داری فرود خنجری ای تنغم آزادگی دارم ،به تن دلبستگی تا کی؟به من بخشیده دلتنگی شکستن های پی در پیدر این غوغای مردم کش، در این شهر به خون خفتنخوشا در چنگ شب مردن ولی از مرگ شب گفتندر آوار شب ودشنه چکد از قلب من خونابکه می بینم من عاشق چه ماری خفته در محرابخوشا از بند تن رستن پی آزادی انساننمی ترسم من از بخشش که اینک سر که اینک جاندر این غوغای مردم کش، در این شهر به خون خفتنخوشا در چنگ شب مردن ولی از مرگ شب گفتنچرا تن زنده و عاشق، کنار مرگ فرسودنچرا دلتنگ آزادی، گرفتار قفس بودنقفس بشکن که بیزارم، از آب و دانه در زندانخوشا پرواز ما حتا به باغ خشک و بی باراناگر پیرم اگر برنا، اگربرنای دل پیرمبه راه خیل جان بر کف که می میرند می میرماگر سرخورده از خویشم من مغرور دشمن شادبرای فتح شهر خون تو را کم دارم ای فریاددر این غوغای مردم کش ، در این شهر به خون خفتنخوشا در چنگ شب مردن ولی از مرگ شب گفتن”

ایرج جنتی عطائی
Read more