“،گفتم ای چشم خواب میباید برد ،بویی ز دل خراب میباید برد ،چندین مگری گفت در آتش غرقم ،وین واقعه را به آب میباید برد”

فرید الدین عطار

فرید الدین عطار - “،گفتم ای چشم خواب میباید برد ،بویی ز...” 1

Similar quotes

“هر لحظه ز چرخ بیش میباید رفت گاه از بس و گه زپیش میباید رفت در گردِ جهان دویدنت فایده نیست گردِ سر و پای خویش میباید رفت”

فرید الدین عطار
Read more

“ما را غم تو برد به سودا، تو را که برد؟”

سعدی
Read more

“اي كاش مي‌دانستيد كه انسان ممكن است در چه نوع انتظارهايي به سر برد.”

هاینریش بل
Read more

“اگر آنکه رفت خاطره اش را می برد.....فرهاد سنگ نمی سفت...... مجنون آشفته نمی خفت........ حافظ شعر نمی گفت”

قدسی قاضی نور
Read more

“عشق را از عشقه گرفته اند و آن گیاهی است که در باغ پدید آید در بن درخت ، اول از بیخ در زمین سخت کند ، پس سر برآرد خود را در درخت می پیچد و همچنان می رود تا جمله درخت را فرا گیرد ، و چنانش در شکنجه کند که نم در درخت نماند ، و هر غذا که به واسطه ی آب و هوا به درخت می رسد به تاراج می برد تا آنگاه که درخت خشک شود .”

محمود دولت آبادی
Read more