“نمی‌توانم زیست بی‌تنفس هوایی که تو تنفس می‌کنیو خواندن کتاب‌هایی که تو می‌خوانیو سفارش قهوه‌ای که تو سفارش می‌دهیو شنیدن آهنگی که تو دوست داریو دوست‌داشتن گل‌هایی که تو می‌خری”

نزار قبانی

Explore This Quote Further

Quote by نزار قبانی: “نمی‌توانم زیست بی‌تنفس هوایی که تو تنفس می‌کنیو … - Image 1

Similar quotes

“آخر من و تو که با هم جور نیستیم. تو جاویدی و من میمیرم. این چه فایده داره که تو تا ابد زنده بمونی و هی شاهد مرگ اونهایی که ساختی باشی؟ مگر تو اینهایی را که ساختی دوستشون نداری؟”


“خوش باش که پخته اند سودای تو دیفارغ شده اند از تمنای تو دیقصه چه کنم که بی تقاضای تو ومی دادند قرار کار فردای تو دی”


“ما را غم تو برد به سودا، تو را که برد؟”


“جان دگرم بخش که آن جان که تو دادیچندان ز غمت خاک به سر ریخت که تن شدهر سنگ که بر سینه زدم نقش تو بگرفتآن هم صنمی بهر پرستیدن من شد”


“آشفتگي من از اين نيست که تو به من دروغ گفته اي، از اين آشفته ام که ديگر نميتوانم تو را باور کنم. ”


“با پای دل قدم زدن آن هم کنار تو باشد که خستگی بشود شرمسار تو در دفتر همیشه ی من ثبت می شود این لحظه ها عزیزترین یادگار تو تا دست هیچ کس نرسد تا ابد به من می خواستم که گم بشوم در حسار تو احساس می کنم که جدایم نموده اند همچون شهاب سوخته ای از مدار تو آن کوپه ی تهی منم آری که مانده ام خالی تر از همیشه و در انتظار تو این سوت آخر است و غریبانه می رود تنهاترین مسافر تو از دیار تو هر چند مثل اینه هر لحظه فاش تو هشدار می دهد به خزانم بهار تو اما در این زمانه عسرت مس مرا ترسم که اشتباه بسنجد عیار تو”