“راهی پیدا کردهام، که تا ابد با هم دوست باشیم.راهم خیلی سادهست."من میگم چیکار کنی،تو هم همون کارو میکنی.”
“آخر من و تو که با هم جور نیستیم. تو جاویدی و من میمیرم. این چه فایده داره که تو تا ابد زنده بمونی و هی شاهد مرگ اونهایی که ساختی باشی؟ مگر تو اینهایی را که ساختی دوستشون نداری؟”
“انسان هم ميتواند دايره باشد و هم خط راست. انتخاب با خودتان هست : تا ابد دور خودتان بچرخيد يا تا بينهايت ادامه بدهيد...”
“تو نیستیاین باران بیهوده میباردما خیس نخواهیم شد ...بیهوده این رودخانه بزرگموج برمیدارد و میدرخشدما بر ساحل آن نخواهیم نشست ...جادهها که امتداد مییابندبیهوده خود را خسته میکنندما با هم در آنها راه نخواهیم رفت ...دلتنگیها، غریبیها هم بیهوده استما از هم خیلی فاصله داریمنخواهیم گریست ...بیهوده تو را دوست دارم ...بیهوده زندگی میکنماین زندگی را قسمت نخواهیم کرد ...”
“ما با عوض کردن عطرهایمان به هم خیانت می کنیم من هر روز بوی زنی را می دهم که تو عاشقش هستی و تو عطرمردی را می زنی ...که مخفیانه با من می خوابد”
“باور نکن تنهاییت رامن در تو پنهانم تو در منازمن به من نزدیکتر توازتو به تو نزدیکتر من باور نکن تنهاییت راتا یک دلو یک درد داریتا در عبور از کوچه ی عشقبر دوش هم سر می گذاری دل تاب تنهایی نداردباور نکن تنهاییت راهرجای ای دنیا که باشیمن با توئم تنهای تنها من با توئم هر جا که هستیحتی اگر با هم نباشیمحتی اگر یک لحظه یک روزبا هم در این عالم نباشیم حتی اگر یک لحظه یک روزبا هم در این عالم نباشیم این خانه را بگذار و بگذربا من بیا تا کعبه ی دلباور نکن تنهاییت رامن با توئم منزل به منزل”