“خورشید خانوم چارقد مشکی نمی خواسمثل شما با این سر و شکل و لباسکُپه ی نور ماه سبک تر از هواسخورشید خانوم رهاتر از من و شماسهر کی می خواد با کلاشیسر کلاس نقاشیپیرهن گلدار نکشیمخاطره ی یار نکشیمدرخت سرباز نکشیمبدتر از اون ساز نکشیمباید بدونه عاقبت دو بال پرواز می کشیمدرای این مدرسه رورنگی و دلباز می کشیمرو کاغذای بی صداساز می کشیم ، ساز می کشیم”