“از وقتي که عاشق شدم فرصت بيشتري پيدا کردم براي اين که پرواز کنمفرصت بيشتري براي اين که پرواز کنم و بعد زمين بخورمو اين عالي استهر کسي شانس پرواز کردن و به زمين خوردن را نداردتو اين شانس رو به من بخشيديمتشکرم”

شل سیلور استاین

شل سیلور استاین - “از وقتي که عاشق شدم فرصت بيشتري پيدا...” 1

Similar quotes

“آشفتگي من از اين نيست که تو به من دروغ گفته اي، از اين آشفته ام که ديگر نميتوانم تو را باور کنم. ”

فريدريش نيچه
Read more

“الا يا ايها الساقی!" اين تو، اين پياله، اينم طهورای خودمون می مثلا با قافيه‌ی خودت: باقی! که ما فرقش و نفهميديم با اين يکی چيه؟ راه به راه رفتيم تا رسيديم به يه رويا به يه رويای بی‌خيال بعد برگشتيم سَرِ جا اَوَلِمون که چی!؟ که مثلا "ادر کاسا و ناولها ...!" خُب اينو از همون اول می‌گفتی دختر! اول و آخر نداره عشق مشکل که افتاد،‌ بذار بيفته، بنويسش پایِ شکسته‌ی ما!”

سید علی صالحی
Read more

“بيست و پنج دقيقه مهلت براي اينکه دوستت بدارم بيست و پنج دقيقه مهلت براي اينکه دوستم بداريبيست و پنج دقيقه براي عشق زمان کوتاهي ست با اين همه من بيست و پنج دقيقه از عمرم را کنار مي گذارمتا به تو فکر کنمتو هم اگر فرصت داريبيست و پنج دقيقه فقط بيست و پنج دقيقه به من فکر کن....!بيا بيست و پنج دقيقه از عمرمان را براي همديگر پس انداز کنيم”

شل سیلور استاین
Read more

“من در اين تاريكيفكر يك بره‌ي روشن هستمكه بيايد علف خستگي‌ام را بچرد.من در اين تاريكيامتداد تر بازوهايم رازير باراني مي‌بينمكه دعاهاي نخستين بشر را تر كرد.من در اين تاريكيدر گشودم به چمن‌هاي قديم،به طلايي‌هايي، كه به ديوار اساطير تماشا كرديم.من در اين تاريكيريشه‌ها را ديدمو براي بته‌ي نورس مرگ، آب را معني كردم.”

سهراب سپهري
Read more

“در من اين جلوه ي اندوه ز چيست ؟در تو اين قصه ي پرهيز که چه ؟در من اين شعله ي عصيان نياز در تو دمسردي پاييز که چه ؟حرف را بايد زد درد را بايد گفت سخن از مهر من و جور تو نيست سخن از تو متلاشي شدن دوستي است و عبث بودن پندار سرورآور مهر آشنايي با شور ؟و جدايي با درد ؟و نشستن در بهت فراموشي يا غرق غرور ؟سينه ام اينه اي ست با غباري از غم تو به لبخندي از اين اينه بزداي غبار آشيان تهي دست مرا مرغ دستان تو پر مي سازند ”

حمید مصدق
Read more