This Persian poem by Sohrab Sepehri encourages political leaders to prioritize environmental conservation and the well-being of nature. The message is still relevant today as we face pressing environmental issues and the need for sustainable practices.
The quote "جای مردان سیاست بنشانید درخت / تا هوا تازه شود" by the Persian poet Sohrab Sepehri reflects a deep insight into the relationship between politics and nature. In this quote, Sepehri emphasizes the importance of allowing nature to thrive and be revitalized by suggesting that politicians should plant trees instead of engaging in power struggles. This concept highlights the idea of the interconnectedness of humanity and the natural world, advocating for a harmonious coexistence between the two. Through this quote, Sepehri urges us to prioritize environmental sustainability and the well-being of the planet over personal or political gain.
This line from the poem by Sohrab Sepehri highlights the importance of placing politicians in positions of power to bring fresh ideas and change to society.
Reflecting on the line "جای مردان سیاست بنشانید درخت / تا هوا تازه شود" by Sohrab Sepehri, consider the following questions:
“آسمان مال من است پنجره؛عشق؛هوا؛فکر؛زمین مال من استچه اهمیت دارد گاه اگر می رویند قارچ های غربت((سهراب سپهری))”
“… مدرسه خوابهای مرا قیچی کرده بود؛نماز مرا شکسته بودمدرسه عروسک مرا رنجانده بودروز ورود، یادم نخواهد رفت:مرا از میان بازیهایم ربودند و به کابوس مدرسه بردند. خودم را تنها دیدم و غریب …از آن پس و هربار دلهره بود که بجای من راهی مدرسه میشد…… در دبستان ما را برای نماز به مسجد میبردند.روزی در مسجد بسته بود.بقال سر گذر گفت: "نماز را روی بام مسجد بخوانید تا چند متر به خدا نزدیکتر باشید."مذهب شوخی سنگینی بود که محیط با من کرد و من سالها مذهبی ماندم...بی آن که خدایی داشته باشم”
“زندگی رسم خوشایندی است زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ پرشی دارد اندازه عشق زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یادمن و تو برود زندگی جذبه دستی است که می چیند زندگی نوبر انجیر سیاه در دهان گس تابستان است زندگی بعد درخت است به چشم حشرهزندگی تجربه شب پره در تاریکی است زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد زندگی سوت قطاری است که درخواب پلی می پیچد زندگی دیدن یک باغچه از شیشه مسدود هواپیماست خبر رفتن موشک به فضا لمس تنهایی ماه فکر بوییدن گل در کره ای دیگر زندگی شستن یک بشقاب است زندگی یافتن سکه دهشاهی در جوی خیابان است زندگی مجذور اینه است زندگی گل به توان ابدیت زندگی ضرب زمین در ضربان دل ما زندگی هندسه ساده و یکسان نفسهاست”
“من در این تاریکی ریشه ها را دیدمو برای بته نورس مرگ، آب را معنی کردم”
“من نمی خندم اگر بادکنک می ترکد”
“زندگی شستن یک بشقاب است”