“آخر من و تو که با هم جور نیستیم. تو جاویدی و من میمیرم. این چه فایده داره که تو تا ابد زنده بمونی و هی شاهد مرگ اونهایی که ساختی باشی؟ مگر تو اینهایی را که ساختی دوستشون نداری؟”
“مرا دریاب من خوبم . هنوزم آب میکوبمهنوزم شعر می ریسم . هنوزم باد می روبممرا دریاب در سرما . مرا دریاب تا فردامرا دریاب تا رفتن . مرا دریاب تا اینجامرا دریاب تا باور . مرا دریاب تا آخرمرا دریاب تا پارو . مرا دریاب تا بندرتو ای نایاب ای ناب. مرا دریاب دریابمنم بی نام . بی باممرا دریاب تا خواب”
“مرگ خيلي آسان مي تواند الان به سراغ م بياد، اما من تا مي توانم زندگي كنم نبايد به پيشواز مرگ بروم. البته اگر يك وقتي ناچار با مرگ روبرو شوم -كه مي شوم- مهم نيست. مهم اين است كه زندگي يا مرگ من، چه اثري در زندگي ديگران داشته باشد”
“تا آگاه نشده اند هیچگاه عصیان نمی کنند، تا عصیان نکنند نمی توانند آگاه شوند”
“براي بدست آوردن چيزهايي كه تا كنون نداشته ايد، بايد كسي شويد كه تا كنون نبوده ايد”