“به شانه ام زدي كه تنهايي ام را تكانده باشي به چه دل خوش كرده اي ؟ تكاندن برف از شانه هاي آدم برفي ؟”

عرفان نظرآهاری

Explore This Quote Further

Quote by عرفان نظرآهاری: “به شانه ام زدي كه تنهايي ام را تكانده باشي به چه… - Image 1

Similar quotes

“به شانه ام زده ایکه تنهایی ام را تکانده باشیبه چه دلخوش کرده ای؟تکاندن برف از شانه های آدم برفی؟”


“دستمال کاغذی به اشک گفت:قطره قطره ات طلاستیک کم از طلای خود حراج می کنی؟عاشقم با من ازدواج می کنی؟اشک گفت: ازدواج اشک و دستمال کاغذی!؟تو چقدر ساده ای خوش خیال کاغذی!توی ازدواج ما تو مچاله می شوی چرک می شوی و تکه ایزباله می شوی،پس برو و بی خیال باش عاشقی کجاست!تو فقط دستمال باش!دستمال کاغذی دلش شکست گوشه ای کنار جعبه اش نشستگریه کرد گریه کرددر تن سفید و نازکش دوید خون دردآخرش دستمال کاغذی مچاله شدمثل تکه ای زباله شد او ولی شبیه دیگران نشدچرک و زشت مثل این و آن نشدرفت گرچه توی سطل آشغالپاک بود و عاشق و زلالاو با تمام دستمال های کاغذی فرق داشتچون که در میان قلب خوددانه هایاشک داشت”


“آدم بدون عشق نمي تواند زندگاني كند. اين را من مي دانم، اين را نه از كسي شنيده ام و نه در جايي ديده ام تا به يادم مانده باشد. اين را از وجود خودم، با وجود خودم، از عمري كه تباه كرده ام فهميده ام. نه ! آدم بدون عشق نمي تواند زندگاني كند”


“اين پرده هاي گران را از برابر چهره ام برداريد،مگر بتوانم پيش از آنكه قطره هاي اشكم از نو يخ زنند،دمي اين دل را از آن غم جانكاهي كه آكنده اش دارد تهي كنم.”


“عجيــــــب است كه شانه هاي آدم اين همـــهتنــــــــها و درمانده شود.آخر سر,مثل اينكه مال تو نيستند و احســاسمي كني كه با تو بيگانه اند و كسي فراموش كرده و آن ها را جــــــــــا گذاشته است”


“قلب تو كبوتر استبال هايت از نسيمقلب من سياه و سنگقلب من شبيه ...بگذريمدور قلب من كشيده انديك رديف سيم خاردارپس تو احتياط كنجلو نيا برو كنار***توي اين جهان گنده‎ ، هيچ كسبا دلم رفيق نيستفكر مي كني چاره ي دلي كه جوجه تيغي است، چيست؟***مثل يك گلوله جمع مي شودجوجه تيغي دلمنيش مي زند به روح نازكمتيغ هاي تيز مشكلم***راستي تو جوجه تيغي دل مراتوي قلب خود راه مي دهي؟او گرسنه است و گمشدهتو به او پناه مي دهي؟***باورت نمي شود وليجوجه تيغي دلمزود رام مي شودتو فقط سلام كن***تيغ هاي تند و تيز اوبا سلام توتمام مي شود”