“خود حاج آقایم میگفت: مسجد و درسم را که ازم گرفتهاند، در کارهای دیگر هم استغفرالله، نمیتوانم دخالت کنم. کردیم و دیدیم. آخر آدم باید در این دنیا یک کار بزرگتری از زندگی روزمره بکند. باید بتواند چیزی را تغییر بدهد. حالا که کاری نمانده بکنم پس عشق میورزم...”