“تنها يک مساله اساسي فلسفی وجود دارد و آنهم خودکشی ست . تشخيص اينکه زندگی ارزش زيستن دارد يا به زحمت زيستنش نمی ارزد , در واقع پاسخ صحيحي است به مساله اساسی فلسفه . باقی چيزها : مثلا اينکه جهان دارای سه بعد و عقل دارای نه يا دوازده مقوله است مسايل بعدی و دست دوم را تشکيل می دهد .”
“سانسور همان چیزی را که نهی می کند به فریاد بلند اعلام می دارد. نظام جهان نیز متناقض است(سقوط)”
“خدايان " سيزيف " را محکوم کرده بودند که پيوسته تخته سنگی را تا قله کوهی بغلطاند و از آنجا آن تخته سنگ با تمامی وزن خود تا پائين می افتاد ,خدايان به حق انديشيده بودند که برای گرفتن انتقام ,تنبيهی دهشتناکتر از کار بيهوده و بی اميد نيست.”
“ويژگی مهم و منحصر بفرد ساعدی، خلق شخصیتهای نمادین و تمثیلی است. به عبارتی شخصیت نقش جانشین شونده و دو بعدی دارد. یک بُعد شخصیت، همان نسخه ثانی اجتماع است، با همان خصلتهای واقعی که در دیگر آدمها وجود دارد. و بُعد دوم؛ شخصیتهای نمادین که دارای خصوصیات غیرواقعی و گاه تخیلی هستند. کسانی که بخاطر شرایط خاص و یا نیروهای مرموز، هویتی دیگری پیدا کردهاند. هویتی که در رفتار و کنش آنها انعکاس مییابد، که خود این امر باعث بروز کیفیتهای روحی ـ روانی تازه میشود.”
“زندگی رسم خوشایندی است زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ پرشی دارد اندازه عشق زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یادمن و تو برود زندگی جذبه دستی است که می چیند زندگی نوبر انجیر سیاه در دهان گس تابستان است زندگی بعد درخت است به چشم حشرهزندگی تجربه شب پره در تاریکی است زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد زندگی سوت قطاری است که درخواب پلی می پیچد زندگی دیدن یک باغچه از شیشه مسدود هواپیماست خبر رفتن موشک به فضا لمس تنهایی ماه فکر بوییدن گل در کره ای دیگر زندگی شستن یک بشقاب است زندگی یافتن سکه دهشاهی در جوی خیابان است زندگی مجذور اینه است زندگی گل به توان ابدیت زندگی ضرب زمین در ضربان دل ما زندگی هندسه ساده و یکسان نفسهاست”
“دولت یک دست دراز دارد و یک دست کوتاه. دست دراز به همه جا می رسد و برای گرفتن است،دست کوتاه برای دادن است ولی فقط به کسانی می رسد که خیلی نزدیکند(نان وشراب)”
“هر جوانی در بهار زندگیش سلمی کرامه ای دارد که در هنگام غفلتش به سراغ او می آید و به تنهایی اش معنایی شاعرانه می دهد و وحشت روزهایش را مانوس و سکوت شبهایش را آمیختع با آهنگ می سازد.”