“زمانی كه تسلیم باشی؛ تمام هستی از تو حمایت میكند هیچ چیز با تو مخالف نخواهد بود، زیرا تو با هیچ چیز مخالف نیستی”
“آه می بینم، می بینمتو به اندازه تنهایی من خوشبختیمن به اندازه زیبایی تو غمگینمچه امید عبثیمن چه دارم که ترا در خور؟هیچ -من چه دارم که سزاوار تو؟هیچ-تو همه هستی من، هستی منتو همه زندگی من هستیتو چه داری؟همه چیز -تو چه کم داری؟ هیچ”
“به همه جا برو به همه چیز پاسخ بده هیچ چیز نمی تواند جسد تو را دوباره بکشد!”
“دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگوگفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگومن به گوش تو سخنهای نهان خواهم گفت سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو”
“اه اي زندگي منم كه با همه پوچي از تو سرشارم”
“پرسید مگر تو کی هستی؟-برای جهان هیچم اما برای خود همه چیز”