“زلفش ؟نه دود بود و نه زنجیر زلف بودچشمش ؟ نه سبز بود و نه آبی سیاه بودرویش ؟نه سبزه بود و نه گلگون سپید بودمیلش ؟نه عشق بود و نه تقوا گناه بود !ـ”

حسن هنرمندی

حسن هنرمندی - “زلفش ؟نه دود بود و نه زنجیر زلف بودچشمش ... 1

Similar quotes

“اصفهان آزارم می‌داد. من کاری به تهران نداشتم. نه دوستش داشتم و نه کاری به کارش. او هم به من همین‌طور. اما اصفهان نه. به من کار داشت. من هم به او. هر جا که پا می‌گذاشتم، چیزی بود که آزارم می‌داد. چه چیزی که به همان صورتی که از بچگی دیده بودم هنوز مانده بود و چه چیزی که از آن صورت درآمده بود و چیز دیگر شده بود. و همه‌ی چیزهایی که در اصفهان بود یکی از این دوتا چیز بود. خیابان‌های پهنی که به جای کوچه‌های باریکِ سابق کشیده بودند همان‌قدر غم‌انگیز بود که کوچه‌های باریک و محله‌های قدیمی دست‌نخورده.”

جعفر مدرس صادقي / Jafar Modarres Sadeghi
Read more

“بعد از اين از تو دگر هيچ نخواهمنه درودی، نه پيامی، نه نشانیره خود گيرم و ره بر تو گشايمزآنکه ديگر تو نه آنی، تو نه آنی”

فروغی
Read more

“بر عشق توام، نه صبر پیداست، نه دلبی روی توام، نه عقل بر جاست، نه دلاین غم، که مراست کوه قافست، نه غماین دل، که تراست، سنگ خاراست، نه دل”

رودکی
Read more

“من یک زن قهرمان حاشیه ای خواهم بود /متهم نخواهم شد با دکمه های منزوی /سوراخ های پاشنه جوراب ها /و چهره های سفید گنگ /نه ساعت کمبودی در من خواهد یافت و نه این ستارگان /اما من کمبودی حس می کنم /نمی توانم زندگی ام را مهار کنم /نمی توانم........./”

Sylvia Plath
Read more

“می خواستم بگریزم، اما چرا تا آن روز به این فکر نیافتاده بودم؟ شاید جایی نداشتم یا انگیزه ای در کار نبود، و حالا آیا می توانستم؟ آیا کسی باور می کند؟ همهء درد این بود که یا می خواستند آدم را بپوشانند و پنهان کنند، و یا تلاش می کردند لباس را بر تن آدم جر بدهند، و ما یاد گرفتیم که بگریزیم. اما به کجا؟ مرز بین این دو کجا بود؟ کجا باید می ایستادیم که نه اسیر منادیان اخلاق باشیم و نه پرپرشدهء دست درندگان بی اخلاق؟”

عباس معروفی-پیکر فرهاد
Read more