“ما در حقيقت ، آنچنان به واسطه ي تصاوير ِ رواني احاطه شده ايم كه به سادگي نمي توانيم به جوهر و ماهيت ِ اشياء خارج از خود نفوذ كنيم”

كارل گوستاو يونگ

كارل گوستاو يونگ - “ما در حقيقت ، آنچنان به واسطه ي...” 1

Similar quotes

“سرنوشت را راههايي است كه تغييرشان نمي توان داد و چون با ضعف قصد بيشه كنيم ،به سبب ناتواني مان از خواسته هايمان در ميگذرينه كتاب.”

جبران خليل جبران
Read more

“دسته بندي انسانها از ديد دكتر علي شريعتيدسته اولوقتي هستند هستند، وقتي كه نيستند هم نيستند.عمده آدمها حضورشان به فيزيك است. تنها با لمس ابعاد جسماني آن¬هاست كه قابل فهم مي¬شوند. بنابراين اينان تنها هويت جسمي دارند.دسته دومآنان كه وقتي هستند نيستند، وقتي كه نيستند هم نيستند.مردگاني متحرك در جهان. خودفروختگاني كه هويتشان را به ازاي چيزي فاني واگذاشته¬اند. بي¬شخصيت اند و بي اعتبار. هرگز به چشم نمي¬آيند. مرده و زنده شان يكي است. دسته سومآنان كه وقتي هستند هستند، وقتي نيستند هم هستندآدم هاي معتبر و با شخصيت. كساني كه در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودشان هم تاثيرشان را مي گذارند. كساني كه همواره به خاطر ما مي¬مانند. دوسشان داريم و برايشان ارزش و احترام قائليم.دسته ي چهارمآناني كه وقتي هستند نيستند، وقتي كه نيستند هستند.شگفت انگيزترين آدم ها در زمان بودنشان چنان قدرتمند و باشكوه اند كه ما نمي توانيم حضورشان را دريابيم، اما وقتي كه از پيش ما مي روند نرم نرم آهسته آهسته درك مي كنيم. باز مي شناسيم. مي فهميم كه آنان چه بودند. چه مي گفتند و چه مي خواستند. ما هميشه عاشق اين آدم ها هستيم. هزار حرف داريم برايشان. اما وقتي در برابرشان قرار مي گيريم قفل بر زبانمان مي زنند. اختيار از ما سلب مي شود. سكوت مي كنيم و غرقه در حضور آنان مست مي شويم و درست در زماني كه مي روند يادمان مي آيد كه چه حرف ها داشتيم و نگفتيم. شايد تعداد اين ها در زندگي هر كدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد.”

دكتر علي شريعتـــي
Read more

“انسان از سه چيز درست شده: رنج، كار و عشق. ما به خاطر عشق، رنج مى كشيم؛ از سر رنج، كار مى كنيم و در پى كار، عاشق مى شيم.”

محمود دولت آبادی
Read more

“«بعضي وقتها احساس ميكنم كه هيچ چيز معني ندارد. در سياره اي كه ميليونها سال است با شتاب به سوي فراموشي ميرود، ما در ميان غم زاده شده ايم، بزرگ ميشويم، تلاش و تقلا ميكنيم، بيمار ميشويم، رنج ميبريم، سبب رنج ديگران ميشويم، گريه و مويه ميكنيم، ميميريم، ديگران هم ميميرند و موجودات ديگري به دنيا ميايند تا اين كمدي بي معني را از سر بگيرند. »”

ارنستو ساباتو
Read more

“دنيا كوچكتر از آن استكه گم شده اي را در آن يافته باشيهيچ كس اينجا گم نمي شودآدمها به همان خونسردي كه آمده اندچمدانشان را مي بندندو ناپديد مي شونديكي در مهيكي در غباريكي در بارانيكي در بادو بي رحم ترينشان در برفآنچه به جا مي ماندرد پايي استو خاطره اي كه هر از گاهپس مي زند مثل نسيم سحرپرده هاي اتاقت را”

عباس صفاری / Abas Safari
Read more