“تنهایی" تنهایی چون بارانشامگاهان برمی خیزد از دریااز هامونهای پرت و دور افتادهو می ریزد آنگاه بر روی شهر می بارد تنهاییدر این ساعات حال و بی حالی وقتی کوچه ها به صبح می رسندوقتی که جفتهاییبی آنکه چیزی بیابند در یکدیگرنومید و غمیناز هم جدا می شوند وقتی آنان که نفرت از هم دارندبه ناچار همبستر می شوند ، آنگاه تنهایی با رود ها همراه خواهد شد ”