“آدمی‌زاد دو تا پا داره و دو تا اعتقاد: یکی برای وقتی که حاش روبه‌راهه و یکی هم برای موقعی که حالش خرابه. اسم این دومی رو گذاشته دین.”

Kurt Tucholsky

Kurt Tucholsky - “آدمی‌زاد دو تا پا داره و دو تا اعتقاد...” 1

Similar quotes

“تو هیچ مترس چون بخشوده شده ای، اما برای جامعه فاسدی که تو را مجبور کرده است تا از بین مرگ و بی آبرویی یکی را انتخاب کنی، بخشایش وجود ندارد”

Ignazio Silone
Read more

“آخر من و تو که با هم جور نیستیم. تو جاویدی و من میمیرم. این چه فایده داره که تو تا ابد زنده بمونی و هی شاهد مرگ اونهایی که ساختی باشی؟ مگر تو اینهایی را که ساختی دوستشون نداری؟”

صادق چوبک
Read more

“بهترین لحظات زندگی از نگاه چارلی چاپلین- عاشق شدن- آنقدر بخندی که دلت درد بگیره- بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی هزار تا نامه داری- برای مسافرت به یک جای زیبا بری- به آهنگ مورد علاقه ات از رادیو گوش بدی- به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی- از حموم که اومدی بیرون ببینی حوله ات گرمه- آخرین امتحانت رو پاس کنی- کسی که معمولا زیاد نمی‌بینیش ولی دلت می‌خواد ببینیش بهت تلفن کنه- توی شلواری که تو سال گذشته ازش استفاده نمی‌کردی پول پیدا کنی- برای خودت تو آینه شکلک در بیاری و بهش بخندی- تلفن نیمه شب داشته باشی که ساعتها هم طول بکشه- بدون دلیل بخندی- بطور تصادفی بشنوی که یک نفر داره از شما تعریف می‌کنه- از خواب پاشی و ببینی که چند ساعت دیگه هم می‌تونی بخوابی- آهنگی رو گوش کنی که شخص خاصی رو به یاد شما میاره- عضو یک تیم باشی- از بالای تپه به غروب خورشید نگاه کنی- دوستای جدید پیدا کنی- کسی باشه که وقتی اونو میبینی دلت هری بریزه پایین- لحظات خوبی رو با دوستانت سپری کنی- کسانی رو که دوستشون داری رو خوشحال ببینی- یه دوست قدیمی رو دوباره ببینی و ببینی که فرقی نکرده- عصر که شد کنار ساحل قدم بزنی- یکی رو داشته باشی که بدونی دوستت داره- یادت بیاد که دوستای احمقت چه کارهای احمقانه ای کردند و بخندی و بخندی و ... باز هم بخندی”

چارلز بوکفسکی
Read more

“خواهی که دلت محرم اسرار آید بی خود شود و لایق این کار آید برکش ز برون دو جهان دایره ای در دایره شو تا چه پدیدار آید”

فرید الدین عطار
Read more

“آری هدف زمین زندگی نیست، انسان نیست. زمین بدون اینها نیز بوده است و بدون اینها نیز خواهد بود. انسان و زندگی جرقه هایی هستند که از چرخش تند رمین به بیرون پرتاب شده اند.بیایید متحد شویم، بیایید دست یکدیگر را محکم بگیریم، بیایید دلهامان را یکی کنیم ، بیایید بیافرینیم – تا زمانی که گرمای این زمین هنوز احساس می شود ، تا زمانی که هنوز زلزله ای ، فاجعه ای ، یخچال غول پیکری یا ستاره ددنباله داری نابودماننکرده است – بیایید برای زمین مغزی و قلبی بیافرینیم ، بیایید به این تکاپوی فوق بشری معنایی انسانی ببخشیم.”

Nikos Kazantzakis
Read more