“The philosopher with his two eyes sees double, so is unable to see the unity of the Truth.ز وحدت ديدن حق شد معطل**دو چشم فلسفي چون بود احول”

Mahmud Shabistari

Mahmud Shabistari - “The philosopher with his two eyes...” 1

Similar quotes

“و رسالت من این خواهد بود تا دو استکان چای داغ را از میان دویست جنگ خونین به سلامت بگذرانم تا در شبی بارانیآن ها را با خدای خویش چشم در چشم هم نوش کنیم”

حسین پناهی
Read more

“غذای روح بود باده رحیق الحقکه رنگ او کند از دور رنگ گل را دقبه رنگ زنگ زداید ز جان اندوهگینهمای گردد اگر جرعه‌ای بنوشد بقبه طعم، تلخ چوپند پدر و لیک مفیدبه پیش مبطل، باطل به نزد دانا، حقمی‌از جهالت جهال شد به شرع حرامچو مه که از سبب منکران دین شد شقحلال گشته به فتوای عقل بر داناحرام گشته به احکام شرع بر احمقشراب را چه گنه زان که ابلهی نوشدزبان به هرزه گشاید، دهد ز دست ورقحلال بر عقلا و حرام بر جهالکه می‌محک بود وخیرو شر از او مشتقغلام آن می‌صافم کزو رخ خوبانبه یک دو جرعه برآرد هزار گونه عرقچو بوعلی می‌ناب ار خوری حکیمانبه حق حق که وجودت شود به حق ملحق”

Ibn Sina (Avicenna)
Read more

“ناگهان آیینه حیران شد، گمان کردم توییماه پشت ابر پنهان شد، گمان کردم توییردپایی تازه از پشت صنوبرها گذشت ...چشم آهوها هراسان شد، گمان کردم توییای نسیم بی‌قرار روزهای عاشقیهر کجا زلفی پریشان شد، گمان کردم توییسایه زلف کسی چون ابر بر دوزخ گذشتآتشی دیگر گلستان شد، گمان کردم توییباد پیراهن کشید از دست گل‌ها ناگهانعطر نیلوفر فراوان شد، گمان کردم توییچون گلی در باغ، پیراهن دریدم در غمتغنچه‌ای سر در گریبان شد، گمان کردم توییکشته‌ای در پای خود دیدی یقین کردی منمسایه‌ای بر خاک مهمان شد، گمان کردم تویی”

فاضل نظری
Read more

“اگر زندگانی سپری نمی شد چقدر تلخ و ترسناک بود.”

صادق هدایت
Read more

“He who experiences the unity of life sees his own Self in all beings, and all beings in his own Self, and looks on everything with an impartial eye.”

Krishna-Dwaipayana Vyasa
Read more