“ugd بگذار هرکجا تنفراست بذرعشق بکارم هرکجا آزادگی هست ببخشایم وهر کجا غم هست شادی نثار کنم الهی توفیقم ده که بیش ازطلب همدلی همدلی کنم بیش از آنکه دوستم بدارند دوست بدارم زیرا در عطا کردن است که ستوده می شویم و در بخشیدن است که بخشیده می شویم”
“خدایا بگذار هرکجا تنفراست بذرعشق بکارمهرکجا آزادگی هست ببخشایموهر کجا غم هست شادی نثار کنمالهی توفیقم ده که بیش ازطلب همدلی همدلی کنمبیش از آنکه دوستم بدارند دوست بدارمزیرا در عطا کردن است که ستوده می شویمو در بخشیدن است که بخشیده می شویم”
“خداوندا، کفر نمی گویم، پریشانم. چه میخواهی تو از جانم. مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی. خداوندا تو می دانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است. چه رنجی می کشد آنکس که انسان است واز احساس سرشار است ”
“ترجیح می دهم با کفشهایم در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم تا این که در مسجد بنشینم و به کفشهایم فکر کنم..”
“ترجیح میدهم با کفشهایم و در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم تا این که در مسجد بنشینم و به کفشهایم فکر کنم.”
“در عجبم از مردمانی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی می کنند و بر حسین می گریند کهآزادانه زیست”
“در شگفتم که سلام آغاز هر دیداریست ، ولی در نماز پایان است . شاید این بدین معناست که پایان نماز ، آغاز دیدار است”